دارالقرآن حاملان نور تبریز

وبلاگ دارالقران حاملان نور تبریز ـ خیابان استاد محمد تقی جعفری (ره)

دارالقرآن حاملان نور تبریز

وبلاگ دارالقران حاملان نور تبریز ـ خیابان استاد محمد تقی جعفری (ره)

ندای تعالوا از شهیدان

به نام خدا

آیا راه وصول به شهادت که همان حضور و مراقبت است برای هر مشتاقی باز است یا نه ؟ در جواب عرض می کنم که ای عزیز همه شاهدان تاریخ و نیز همه انبیای عظام و اوصیای کرام ما را با ندای تعالوا یعنی بالا بیائید به مقام خود دعوت نموده اند و راه وصول به تجلیات ذاتی و اسمائی حق متعال را باز دانسته اند که اگر ما را لیاقت و شایستگی به آن مقامات و درجات والای انسانی نبود دعوت ما بسوی آن عبث بود و حاشا که سفرای الهی دعوت به گزاف نمایند پس ای برادر و خواهر وای طلب طریق سعادت و ای تشنه آب زلال کوثر انسانی بدان که :

تشنه بسوی آب و خود تشنه ی تشنه است آب

خدا گدا گدا کند گدا خدا خدا کند

یعنی اول آب به دنبال تشنه با تشنگی میگردد سپس تشنه، آب طلب می کند پس اول خدا بدنبال گدا می گردد که جود و وجود اقتضای فقیر دارد بعد گدا خدا خدا می کند . پس ای عزیز از تو حرکت و از خدا برکت .

بحقیقت برو و بگو آمدم ، اگر گفتند اینجا چرا آمدی بگو بکجا روم و بکدام در رو کنم ، اگر گفتند به اذن کی آمدی بگو شنیدم

بر ضیافتخانه ی فیض نوالت منع نیست

 در گشاده است وصلا در داده خوان انداخته

اگر گفتند تا بحال کجا بودی ؟ بگو راه گم کرده بودم . اگر گفتند چی آوردی ؟ بگو : اولا دل شکسته که از شما نقل است

در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس

 بازار خود فروشی ‌از آن سوی دیگر است

و ثانیا

جز نداری نبود مایه ی دارایی من

 طمع بخششم، از درگه سلطان من است

و ثالثا: الهی آفریدی رایگان ، روزی دادی رایگان بیامرز رایگان تو خدایی نه بازرگان . اگر گفتند برونش کنید بگو :

نمیروم زدیارشما بکشور دیگر

برون کنید از این در درآیم از در دیگر

اگر گفتند این جرات رااز که آموختی بگو از حلم شما . اگر گفتند قابلیت استفاضه نداری بگو قابلیت را هم شما افاضه می فرمائید .باز اگر از تو اعراض نمودند بگو :

به والله به بالله به تالله

 بحق آیه ی نصر من الله

که مو از دامنت دست بر ندیرم

 اگر کشته شوم الحکم الله

اگر گفتند مذنبی بگو اولا شنیدم شما غفارید و ثانیا من ملک نیستم آدم زاده ام

و ثالثا : نا کرده گنه در این جهان کیست بگو

 آنکس که گنه نکرده و زیست بگو

من بد کنم و تو بد مکافات دهی

 پس فرق میان من و تو چیست بگو

اگر گفتند این حرفها را از کجا یاد گرفتی بگو :

بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود

اینهمه قول و غزل تعبیه در منقارش

اگر گفتند چه می خواهی بگو :

جز تو ما را هوای دیگر نیست

 جز لقای تو هیچ در سر نیست

آنچه نوشید ی جرعه ای از کوثر معنویت حضرت عارف علامه حسن زاده آملی بود پس ای عزیز تو هم با این چهار اصل یعنی حضور و ادب و همت و طلب دست از دامن حق و شهیدان راه دوست بر ندار.

من الله التوفیق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد