۱- انطباق بیشتر و بهتر اخلاق و رفتار و تمایلات با همسر به دلیل انعطاف شخصیتى: انطباق خواستها و خلقیات و نبود اختلاف در نحوه رفتار و عمل، سبب پایدارى در زندگى زناشویى است؛ یعنى اگر زن و شوهر بتوانند رفتار خود را بر اساس میل یکدیگر تغییر دهند، ریشه بسیارى از اختلافات از بین مىرود و شکى نیست که امکان تغییر در ابتدای جوانی بیشتر است؛ چون شخصیتِ تازه جوان، انعطافپذیرتر است و او راحتتر مىتواند فکر و عمل خود را براساس خواست همسرش تغییر دهد؛ اما هر چه سن بالاتر برود، این قابلیت انعطاف کمتر میشود؛
۲- امکان یادگیرى بهتر مهارتهاى زندگى و تصحیح افکار و رفتارهاى نادرست: به دلیل حرفشنوى بیشتر از والدین، امکان یادگیرى مهارتهاى زندگى بیشتر است و حل اختلاف بین زوجین بهتر و سریعتر انجام مىشود؛ اما اگر فرد در سنین بالاتر ازدواج کند اولاً: سختتر تن به یادگیرى مىدهد و ثانیاً: در صورت بروز اختلاف، انتقادپذیرى کمترى خواهد داشت؛
۳- حفظ حیا: کمشدن حیا بر اثر ارتباط با نامحرم مىتواند زمینهساز روابط نادرست بعد از ازدواج باشد. با ازدواج زود، حیا و عفت حفظ شده و زمینه روابط نادرست بعد از ازدواج از بین مىرود؛
۴- زود تر فعلی شدن قوه مسئولیتپذیرى و اتکاء به خود با تمرین آن در زندگى؛
۵- پیشگیرى از سالها خود ارضایى: یکى از عوامل ناتوانى جنسى و ایجاد مشکلات خانوادگى، خودارضایى است که ممکن است با پایینآوردن آستانه انزال، باعث سرعت انزال در زناشویى و در نتیجه ناتوانى جنسى و اختلال در زندگى زناشویى شود که با ازدواج زود خطر آن از بین میرود؛
۶- آرامش روحى و جسمى براى انجام فعالیتهاى علمى و …؛
۷- شادابى، زندهدلى، دورى از عقدههاى جنسى و روحى و افسردگى؛
۸- پر شدن اوقات فراغت دختران و پسران با ازدواج و صرفهجویى در هزینههاى زیادى که الآن ارگانهاى مربوط براى پر کردن اوقات فراغت آنان هزینه مىکنند؛
۹- ایجاد فراغت فکر برای تحصیل و کار و تلاش بهتر؛
۱۰-به دست آوردن انگیزه براى تلاش و فعالیت بخاطر احساس مسئولیت نسبت به همسر؛
۱۱- پیشگیری از گرفتار شدن دل دختران و پسران به عشق خیابانى با ازدواج آنها در ابتدای جوانی و درگیر شدن دل به عشق همسر؛
۱۲-خودکفایی و استقلال.