دارالقرآن حاملان نور تبریز

وبلاگ دارالقران حاملان نور تبریز ـ خیابان استاد محمد تقی جعفری (ره)

دارالقرآن حاملان نور تبریز

وبلاگ دارالقران حاملان نور تبریز ـ خیابان استاد محمد تقی جعفری (ره)

معرفت امیر المومنین به نورانیت

                                       شناخت امیرالمومنین (علیه السلام) به نورانیت  

خطاب به جناب سلمان فارسی (رض)  و جناب ابوذر غفاری (رض) 

 قالَ : رَوی عَن مُحّمَد بِن صَدقَه اِنَهُ قالَ : از محمد بن صدقه روایت است که گفت : 

 ابوذر غفاری از جناب سلمان فارسی – رضی الله عنه- پرسید : یا ابا عبدالله(عبدالله کنیه جناب سلمان است) معرفت امیر المومنین به نورانیت چیست ؟ 

 جناب سلمان گفت : یا جندب(جندب کنیه ابوذر است) بیا به نزدیک آن حضرت رویم و از خود ایشان پرسیم . پس به جایگاه علی علیه السلام رفتند و حضرت را نیافتندُ ابوذر گفت : به انتظار ایشان ایستادیم تا حضرت آمدند.  

حضرت فرمود: چه چیزی شما رابه اینجا کشانده ؟! گفتیم : به نزدتان آمدیم تا به معرفتتان به نورانیت سوال کنیم . حضرت فرمودند : درود خدا برشما دو دوست وفادار به دین خویش که کوتاهی کننده نیستید . به جانم سوگند که آن معرفت بر هر زن و مرد مومنی واجب است . سپس فرمود : ای سلمان و ای جندب . عرض کردیم : بله یا امیر المومنین .  

فرمودند : هیچ کس ایمان را به حد کمال خویش نمی رساند تا آنکه مرا به عمق معرفتم بشناسد . پس آنگاه که مرا به این معرفت شناخت هر آینه خداوند قلب او را با ایمان آزموده و سینه اش را برای اسلام گشاده ساخته و عارفی روشن بین گردیده است . و هر کس از شناخت آن کوتاهی نمود و به آن نرسید، شک کننده و تردیدگر است . ای سلمان و ای جندب! عرض کردند: بلی یا امیرمومنان! حضرت فرمودند : معرفت من به نورانیت معرفت خدای عزوجل است و معرفت خدای عزوجل ، معرفت من به نورانیت است و آن دین خالصی است که خداوند درباره ی آن فرمود: «و امر نشدند به چیزی مگرچیزی که خدا را به اخلاص کامل در دین پرستش و بندگی کند و از بندگی غیر او روی برگرداند و نماز به پا دارند و زکات بدهند و این است دین راست استوار .سوره بینه /5» خداوند فرمود : امر نشدند مگر به پیامبری حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) و آن دین و آئین یکتاپرستی آسان محمدی است و این کلام خداست که فرمود نماز به پا دارید پس هر کس که ولایت مرا به پا داشت نماز را به پا داشته است و بر پا داشتن ولایت من سخت و دشوار است و جز فرشته مقرب الهی یا پیامبری مرسل و یا بنده ای را که خداوند قلب او را به ایمان آزمود ه باشد کسی متحمل آن نمی باشد .  

 

عرض کردیم : یا امیر المونین , مومن کیست و منتها و مرز ایمان چیست تا آن را بشناسیم ؟ فرمود : یا ابا عبدالله . مومن آزاده همان کسی ست که هیچ چیزی از ما به او نمی رسد مگر اینکه سینه اش را برای پذیرفتن آن گشاده میسازد و دچار شک نمی شود . ای اباذر بدان که من بنده خدای عزوجل ام و خلیفه اویم ما را به مثابه خدایان قرار ندهید و دیگر جز این هر چه میخواهید در فضیلت ما بگوییدکه هر چه تلاش کنید به کنه حقیقت ما نمی رسید که خداوند ما را بزرگتر و عظیم تر از آنچه که خود وصف مینماید و آنچه من توصیف میکنم یا به دل هر یک از شما خطور میکند عطا نموده است پس آنگاه که ما را اینگونه شناختید مومن می باشید . 

 سلمان گفت :  ای برادر رسول خدا هر کس نماز را به پا داشت و ولایت شما را به پا داشت ؟ فرمود آری ای سلمان این سخن خدای تعالی ست و قرآن تصدیق کننده این حقیقت است که فرمود«به صبر و نماز یاری و مدد بجویید و هر آینه آن جز بر خاشعان بزرگ و سنگین است .سوره بقره /45» مراد از صبر رسول خداست و نماز برپا داشتن ولایت من است . بدین خاطر خدای متعال فرمود هر آینه آن سنگین و بزرگ است و نفرمود هر آینه آن دو بزرگ و سنگین است زیرا هر آینه ولایت حملش جز بر خاشعان بزرگ و سنگین است و خاشعان همان شیعیان روشن بین و اهل بصیرت می باشند و آن این است که اهل سخنان منحرف از قبیل مرجئه و قدریه و خوارج و دیگر ناصبیان همه به محمد اقرار می کنند و در بین آنها اختلافی نیست در حالی که جز گروهی اندک همه در مورد ولایت من اختلاف می کنند و منکر آنند و در برابر آن لجاج می ورزند . و هم آنان کسانی هستند که خدا در قران توصیف کرده و فرموده :«هر آینه آن جز بر خاشعان سنگین است » و خدای تعالی در جای دیگری از قران در مورد نبوت محمد و ولایت من میفرماید :« وچه چاههای آب که معطل ماندند و چه قصرهای عالی که بی صاحب گشت.حج/45» پس مراد از قصر،حضرت محمد است و مقصود از چاه آب معطل ؛ ولایت من است که معطل گذاشتند و انکار نمودند و هر کس به ولایت من اقرار ننماید اقرار به نبوت حضرت محمد به او نفعی نمی رساند چرا که هر دو قرین هم هستند و این به خاطر این است که پیامبر پیامبر مرسل و هم او امام و پیشوای خلق می باشد و پس از او منِ علی امام و وصی حضرت محمدم چنانکه پیامبر فرمود : یا علی نسبت تو به من به منزله نسبت هارون است به موسی جز آنکه بعد از من پیامبری نخواهد بود . پس فرمود : نخستین ما محمد و میانه ما محمد و آخرین ما محمد است پس کسی که شناخت مرا کامل گرداند، او بر دین درست استوار است .  

ای سلمان و ای جندب ؛  

من و حضرت محمد نور واحدی بودیم نشات یافته از نور خدای عزوجل پس خداوند به آن نور امر فرمود که دو پاره شود پس به نیمی فرمود : محمد باش و به نیمی فرمود : علی باش . از همین جاست که رسول فرمود : علی از من است و من از علی و کسی جز علی از جانب من ماموریت انجام نمی دهد . و آگاه باشید که رسول الله ابابکر را با سوره برائت به مکه فرستاد ، پس جبرئیل نازل شد وفرمود : ای رسول الله ! خداوند به تو امر میفرماید که این کار را یا خودت انجام بده یا شخصی از خودت و پیامبر من را به انجام آن فرستاد و ابابکر را برگرداندم . او را نگرانی فرا گرفت و از رسول الله پرسید : یا رسول الله آیا در مورد من آیه ای نازل شده ؟ پیامبر فرمود : نه . اما این ماموریت را کسی جز من یا علی انجام نخواهد داد . ای سلمان و ای جندب بدانید و آگاه که چگونه است که فردی که برای حمل نوشته ای از رسول خدا صلاحیت نداشت برای امامت امت رسول صلاحیت دارد ؟! ای سلمان و ای جندب ! بدانید و آگاه که من ورسول خدا نوری واحد و یگانه بودیم . رسول خدا برگزیده شد و من وصی مرتضی مورد رضایت او گشتم . پس محمد گویا شد و من صامت و خاموش . 

 ای سلمان !  

محمد بیم دهنده و هشدار دهنده شد و من رهبر و هدایت کننده گشتم و این همان سخن خداوند عزوجل است که «ای رسول هر آینه تو تنها بیم دهنده و هشدار دهنده ای و برای هر قومی رهبر و هدایت گری وجود دارد .رعد/7» رسول خدا بیم دهنده و هشدار دهنده است و من رهبر و هدایت کننده ام . «تنها خدا می داند که حمل هر آبستنی چیست و بار حمل ها چه نقصان و چه زیادی خواهد یافت و همه چیز با اندازه معینش در نزدخدا مشخص است . اوست دانا به عوالم غیب و شهود و هم اوست بزرگ و بلند مرتبه . در پیشگاه علم ازلی چه سخن در نهان بگویید یا آشکارا چه آن کس که در تاریکی شب باشد یا در روشنی روز همه یکسان است و خدا بر همه اگاه است برای هر چیز از پیش و پس نگهبانی گمارده که به امر خدا او را نگهبانی میکند رعد 11-8» ابوذر گفت : پس حضرت با یک دست بر دست دیگر خود زد و فرمود : حضرت محمد صاحب جمع شد و من صاحب نشر شدم . حضرت محمد صاحب بهشت شد و من صاحب دوزخ که بدو میگویم این را بگیر و آن را واگذار . حضرت محمد صاحب «رجفه» شد و من صاحب «هدّه» شدم . من صاحب لوح محفوظ شدم و خداوند علم هر آنچه در آن است را به من الهام فرموده است . آری ای سلمان و ای جندب بدانید و آگاه که حضرت محمد «یس و القران الحکیم» شد و «ن و القلم» شد و«طه ما انزلنا علیک القران لتشقی» و همو صاحب دلالتها و راهنمایی ها شد و من صاحب معجزات و نشانه ها شدم . حضرت محمد آخرین پیامبر شد و من آخرین وصی بلافصل پیامبران شدم . منم «صراط المستقیم» منم «نبا العظیم الذی هم فیه یختلفون» [خیر بزرگی که آنان (امت آخرالزمان) در آن اختلاف میکنند] و احدی از اهل اسلام اختلاف نکرده مگر در ولایت من . حضرت محمد صاحب دعوت شد و من صاحب شمشیر . حضرت محمد پیامبر مرسل شد و من صاحب امر پیامبر شدم . خدای عزًوجل می فرماید: ( خداوند روح را به امر خود بر هر یک از بندگان خویش که بخواهد می فرستد. مومن / 15) و آن همان روح الهی است که این روح را جز به فرشته مقرب یا پیامبر مرسل یا وصی برگزیده نمی دهد و نمی فرستد. هر کس که خداوند این روح را به او داد، هر آینه وی را از دیگر مردمان جدا و متمایز ساخته و قدرت را به وی واگذار نموده و چنین شخصی مردگان را زنده می کند و آنچه بوده و می باشد، می داند و در یک چشم به هم زدن از مشرق به مغرب و از مغرب به مشرق می رود و آنچه در درون ها و دل هاست را می داند و به آنچه در آسمانها و زمین است آگاه است. ای سلمان و ای جندب! و حضرت محمد ((ذِکر)) شد که خداوند عزو جل می فرماید : (( قد انزل الله الیکم ذکراً رسولاً یتلوا علیکم آیات الله. طلاق 10-11)). هر آینه به او علم منایا و بلایا و فصل الخطاب داده شده است. و علم قرآن و آنچه تا روز قیامت خواهد شد به من سپرده شده است. حضرت محمد (ص) حجت خدا را اقامه نمود، حجتی برای مردم، و من حجت خدای عز و جل شدم، خداوند چیزی را برای من قرار داد که برای احدی از اولین و آخرین، نه پیامبر مرسلی و نه فرشته مقربی قرار نداد. امیر المومنین فرمود :  

ای سلمان و ای جندب !  

من همان کسی هستم که نوح را به امر پروردگار در کشتی حمل کردم ، من کسی ام که به امر پروردگار یونس را از شکم ماهی بیرون آوردم ، من همان کسی ام که به امر پروردگار موسی را از دریا رد کردم و همانم که به اذن پروردگار ابراهیم را از دل آتش بیرون کشیدم و من کسی ام که به امر پروردگار نهرها را جاری ساخت و چشمه ها را شکافت و درختها را کاشت . منم عذاب روز «ظله» منم انکه از محل نزدیک ندا کرد که ثقلان[جن و انس] آن را شنیدند و گروهی آن را فهمیدند . هر آینه من به هر گروهی از جباران و منافقان به زبان خودشان می شنوایانم . منم خضر دانای موسی و منم آموزگار سلیمان پسر داود ، منم ذوالقرنین و منم قدرت خدای عزوجل . ای سلمان و ای جندب ! من محمدم و محمد من است . من از محمدم و محمد از من است خدای تعالی میفرماید : «دو دریا را با هم آمیخت و میان آن دو برزخ و فاصله ای ست که تجاوز به حدود یگدیگر نمیکنند/ الرحمن 19-20» ای سلمان و ای جندب! عرض کردند بلی ای امیر مومنان! فرمود: هر آینه مرده ما نمی میرد و غایب ما غیبت نمی کند و هر آینه کشتگان ما هرگز کشته نمی شوند.  

ای سلمان و ای جندب !  

منم امیر و مولای هر زن و مرد مومنی ، آنها که درگذشته و آنها که باقی اند . من به روح عظمت و بزرگی تایید گشته ام و جز این نیست که بنده ای ام از بندگان خدای تعالی . برما نام خدایی ننهید و هر چه خواهید در فضل ما بگویید که شما هرگز به کنه و عمق آنچه خداوند برای ما قرار داده حتا به یک دهم آن نخواهید دست یافت ، زیرا ما آیات و دلایل الهی هستیم و حجتهای خدا و خلفا و جانشینان او و امینها و امانتداران او و امامان او هستیم و وجه خدا و و چشم خدا و زبان اوییم . خداوند به وسیله ما بندگانش را عذاب میکند و نیز به وسیله ما به آنان ثواب و پاداش میدهد و خداوند از بین خلق خود ما را پاک نمود و ما را برگزید و انتخاب کرد . و اگر گوینده ای بگوید: چرا، چگونه و در چه موردی، هر آینه کافر و مشرک شده است؛ زیرا خداوند درباره آنچه می کند در برابر هیچ کس پاسخ گو نباشد. انبیا 23. ای سلمان و ای جندب ! هر کس به آنچه گفتم ایمان بیاورد و آنچه تبیین کردم و تفسیر و شرح و توضیح دادم تصدیق کند مومن آزاده ایست که خدا قلب او را برای ایمان آزموده و سینه اش را برای پذیرش اسلام گشاده ساخته و هم او عارف و روشن بین و اهل بصیرتی ست که به نهایت بلوغ و کمال رسیده است و کسی که شک کند و عناد ورزد و انکار کند و باز ایستد و متحیر شود و تردید نماید پس او مقصر و ناصبی است . 

 ای سلمان و ای جندب !  

من به امر پروردگارم زنده میکنم و میمیرانم و از آنچه میخورید و در خانه هایتان نهان دارید به اذن پروردگار آگاهتان میکنم . من از پنهانی های دلتان آگاهم و امامان از فرزندان من نیز هرگاه اینها را میدانند و انجام میدهند که ما همه یکیم . نخستین ما محمد و آخرین ما محمد و میانه ما محمد است و همه ما محمدیم پس بین ما جدایی قائل نشوید هنگامی که ما چیزی بخواهیم خدا هم آن را میخواهد و از هر چه کراهت پیدا کنیم خداوند از آن کراهت خواهد داشت . وای و همه وای بر کسی که فضل ما و ویژگی و آنچه الله به ما عطا نموده است را انکار کند چراکه هر که هر چه را که خدای تعالی به ما ارزانی داشته را تکذیب کنند همانا قدرت رب عالمین و مشیت خداوندی را که در مورد ما وارد است را منکر شده است و وای بر او .  

ای سلمان و ای جندب !  

هر آینه پروردگار ما «الله» چیزی به ما اعطا فرموده است که برتر و عظیم تر و بالاتر و بزرگتر از همه اینهاست. عرض کردیم : یا امیرا المومنین آن چیزی که خداوند به شما عطا کرده است و از همه اینها بزرگتر است چیست ؟ حضرت فرمود : پروردگار ما , خدای عزوجل آگاهی به اسم اعظمی را به ما اعطا فرموده است که اگر بخواهیم به وسیله آن آسمانها و زمین و بهشت و دوزخ را میشکافیم و به وسیله آن به آسمان بالا می رویم و به زمین فرود می آییم , به شرق و غرب می رویم و به وسیله آن به منتهای عرش صعود کرده , بر عرش , در برابر خدای عزوجل می نشینیم و همه ی چیزها , حتا آسمانها و زمین و خورشید و ماه و ستارگان و کوه ها و درختان و جنبدگان و دریاها و بهشت و دوزخ از ما اطاعت می کنند . همه اینها را خداوند به وسیله اسم اعظمی که به ما عطا نموده است به ما آموخته و ما را بدان مختص ساخته است و با وجود همه اینها , می خوریم و می آشامیم و در بازار ها راه می رویم . و ما این کارها را به امر پروردگارمان انجام میدهیم . ما بندگان صاحب کرامت خداوندیم « آنان که در سخن , بر خداوند پیشی نمی گیرند و سبقت نمی جویند و هم آنها به فرمان او کار می کنند . انبیاء/27» خداوند ما را معصوم و پاک قرار داده و بر بسیاری از بندگان مومنش برتری بخشیده است . پس ما می گوییم : «سپاس و حمد , خدایی را که ما را به این هدایت نمود و اگر نبود که خداوند هدایتمان نمود ما کسی نبودیم که خود به هدایت دست یابیم . اعراف/43» و « کلمه ی عذاب بر کافران محقق و قطعی شد . زمر/71» و مراد من از کافران منکران همه آنچه که خداوند از فضل و احسان به ما عطا فرموده است , می باشد .  

ای سلمان و ای جندب!  

این معرفت من به نورانیت است پس هداست یافته و کامل بدان تمسک بجوی که هر آینه هیچ یک از شیعیان ما به مرز نهایی بصیرت و روشن بینی نمی رسد مگر اینکه مرا به نورانیت بشناسد ؛ پس هنگامی که مرا به نورانیت شناخت , فرد اهل بصیرت و روشن بین و به هدف رسیده و کاملی خواهد بود که در دریایی از دانش غوطه ور شده و به درجه ای از فضل رسیده و بر سری از اسرار الهی و بر گنجینه های پنهانش مطلع گشته است . 

 منبع: حدیث معرفت شناخت امیرالمومنین (ع) به نورانیت . از انتشارات طوبای محبت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد